گردآوری و تدوین: موسسه‌ فرهنگی هنری قدر ولایت




 

 برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (رحمه‌الله)

و الآن یک جریانی در کار است – من الآن نمی‌‌خواهم اشخاص هیچ صحبتش بشود – اما جریانی هست در کار که اگر کسی توجه بکند به مسائلی که در این اواخر هی پیش آوردند، در روزنامه‌های مختلف پیش آوردند، یک جریانی در کار است که آن جریان انسان را از این معنا می‌ترساند که بخواهد به طور خزنده این کشور را باز هل بدهد طرف آمریکا؛ بخواهند از این راه پیش بروند. و این یک مسأله‌ای است که به قدرتی اهمیت دارد در نظر اسلام و باید آن قدر اهمیت داشته باشد در نظر شما فرماندهان و دیگران که اگر احتمال این را بدهید، باید مقابلش بایستید، نه این که اوّل یقین کنید به این که مسأله این طوری است. بعضی چیزهاست که اگر انسان احتمالش را بدهد، یک احتمال صحیحی بدهد، باید دنبال کند او را و به آن اعتراض کند. شما اگر احتمال بدهید – یک احتمال درستی – که یک ماری الآن توی این اتاق [هست] پا می‌شوید می‌روید بیرون؛ احتراز از آن می‌کنید. (1)
من می‌خواهم به شما آقایان بگویم که بیدار باشید و هوشیار! دشمنهای شما پشت همین دروازه‌های تهران و دروازه‌های ایران هستند. در داخل این کشور هم دشمنهای ایران هستند. یک دسته دشمن نیستند؛ [عده‌ای] از روی نادانی کار دشمن را می‌کنند. یک دسته هم دشمنهای سرسخت هستند که می‌خواهند که این جمهوری اسلامی نباشد، هر چه می‌خواهد باشد. جمهوری باشد، جمهوری دمکراتیک باشد، جمهوری هر چه می‌خواهد باشد؛ جمهوری خلق باشد؛ اسلام تویش نباشد؛ برای اینکه اگر جمهوری اسلامی شد و قانون، قانون اسلامی شد، دیگر برای آن اربابها راهی پیدا نمی‌شود. و آن وقت به عقیده این آقایان، ما دیگر باید از [قافله] تمدن و از کشورهای متمدن کناره بگیریم حتماً! یا باید کلاه آمریکا را سرمان بگذاریم یا کلاه شوروی را سرمان بگذاریم و اگر این نشد، دیگر ما مرتجع هستیم و باید کناره بگیریم، منزوی هستیم! این یک اشتباه است که آقایان دارند. و اینها را ترسانده‌اند از اوّل. اینها بچه ترس شده‌اند! از اوّل نمی‌دانند که مسأله چیست، نمی‌دانند قدرت اسلام چیست، نمی‌دانند قدرت یک ملت چیست. یک ملت هر چه محدود باشد، هر چه جمعیتش کم باشد، لکن وقتی خواست یک ملتی یک چیزی، شد. ابرقدرتها اگر بخواهند خلاف این خواست بکنند، به ضرر خودشان است؛ برای این که آنها یک کشوری می‌خواهند آباد باشد، بازار باشد [تا] چیزهایش را ببرند. همین طوری که نمی‌خواهند یک بیابان را بگیرند! اینها می‌دانند که اگر یک کشوری همه افراد ملتش یا اکثر افراد ملتش ایستادند، در مقابل همه ناگواریها ایستادند، اینها دیگر هوس این که بیایند و بزنند و بکشند و از بین ببرند، ندارند. اینها نقشه می‌کشند که اینها را از باطن خراب بکنند. افرادی که نقشه را خوب بلد هستند می‌آورند تو کار تا این که این بساط را به هم بزنند. شماها باید هوشیار باشید! (2)
برای هر فردی از افراد این ملت تکلیف است که حفظ کند اسلام را. حفظ اسلام به این است که حالا در کشور ما – هر کسی در کشور خودش، الآن ما مبتلای به مسائلی هستیم در این کشور – حفظ اسلام این است که ما یک رئیس جمهوری که لااقل، اعتقاد به اسلام داشته باشد، متعهد باشد برای اسلام، بشناسید که این آدم متعهدی است، که مبادا مبتلا بشویم به یک نفر نابابی که ما را بخواهد بکشد، ببرد طرف آمریکا، روحانیون را می‌خواهد کنار بگذارد و مجلس را کنار بگذارد و همه، خودم و خودم همه راه افتادم طرف آمریکا، یک مسأله‌ای است؛ تکلیف است. ما مکلفیم به این که در امور دخالت کنیم. ما مکلفیم در امور سیاسی دخالت کنیم؛ مکلفیم شرعاً؛ همان طور که پیغمبر می‌کرد؛ همان طور که حضرت امیر می‌کرد. در این ایام، که اعلان می‌کنند مسأله انتخاب رئیس جمهور [را]، آن اشخاصی که در حوزه‌ها هستند، باید دست از کارها بردارند و راه بیفتند توی شهرها و دهات و روستاها و آن جاهای دورافتاده‌ و کمک کنند. و اگر نکنند، فردا مسؤول‌اند پیش خدا و اگر مسامحه کنند، فردا مسؤول‌اند پیش خدا. مردم را دعوت کنند به دخالت در امور، به انتخاب یک رئیس جمهور صحیح، کمک کنند برای رساندن صندوقها به روستاهای دورافتاده. اگر شما نکنید، آنهایی که برضد شما هستند، می‌کنند این کار را؛ تبلیغ می‌کنند آن جاها. شماها مبلغ اسلام هستید. (3)
در قضیه ریاست ‌جمهور هم همه مکلف‌اند که شرکت کنند. من تکلیف خودم را دارم ادا می‌کنم. همه مکلف‌اند. از من طلبه که این جا نشسته‌ام تا شما علمای اعلام و تا همه روستاها و همه جا، مکلف هستند به این که در این امر حیاتی دخالت کنند، بی‌تفاوت نباشند. می‌خواهند شما را بی‌تفاوت کنند. دستهایی الآن در کار است که از حالا مشغول‌اند به این که نگذارند شما اصلاً وارد بشوید در صحنه، نگذارند که ملت ما وارد بشود در صحنه. باید وارد بشوید؛ چاره نداری! اسلام است؛ حفظ اسلام است! و باید چشمشان را باز بکنند که در دام نیفتند! آمریکا دامش را الآن پهن کرده است در تمام ایران؛ در دام نیفتند! گول این تبلیغاتی که این گروهها می‌کنند، تبلیغ می‌کنند، گول اینها را نخورند؛ ببینند اشخاص صحیح سالم متعهد دانا چه می‌گویند! بخواهد آن بگوید من کشاورزم و چه کار دارم به این کارها، آن بگوید من، شما می‌توانید بگویید من کشاورزم و امام حسین را می‌خواهند بکشند، من چه کار دارم؟ شما این حرف را می‌توانید بزنید؟ (4)
یک جریانی بود که باید افراد متعهد نباشد. اگر شد آنها را از صحنه بیرون کنند و منعزل کنند از مردم، بهتر. شایعه‌سازی کنند که حتی این اجناسی که برای جنگزده‌ها می‌خواهند ببرند این می‌رود تو جیب آقای بهشتی و آقای خامنه‌ای و آقای کذا، آقای هاشمی. هر جنایتی که در ایران به دست خود آنها واقع می‌شد به مردم می‌گفتند که اینها کردند. این یک جریانی بود و هست که می‌خواهند این کشور را با آن جریان بکشند به طرف آمریکا. خوب اگر به طرف آمریکا کشاندند شوروی هم شریک است. آمریکا تنهایی نمی‌تواند، باید با هم باشند و این جریان بالفعل هست. آن طور مسائل یکی‌یکی گذشت و از آن، طَرفی نبستند، از این کشتار دسته‌جمعی که در تاریخ پارلمانها و دولتهای دنیا کم‌نظیر یا بی‌نظیر است، از این هم فایده‌ای نبردند. حالا همان شلوغکاریها را، هی حالا می‌بینند فایده نمی‌برند، یک فایده را دلشان می‌خواهد ببرند و آن این است که تخریب کنند، خرابکاری بشود، خود خرابکاری را می‌خواهند. (5)

راهبردهای تصریحی:

1- یک جریان منحرف همیشه در انقلاب وجود داشته است که سعی در برقراری رابطه با آمریکا دارد.
2- نباید گول تبلیغاتی که برای برقراری رابطه با آمریکا می‌شود را خورد.
3- همه‌ی افراد ملت مکلّف‌اند که در انتخابها شرکت کرده و افرادی که متمایل و وابسته به آمریکا نیستند را انتخاب نمایند.

نکات استنباطی:

1- هر طیف و گروهی که بخواهند کشور را در مسیر رابطه با آمریکا قرار دهند جزء جریان انحرافی می‌باشند. رابطه‌ی با آمریکا، ملاکی است برای شناخت جریانهای انحرافی از اصیل و انقلابی.
2- آمریکا با تلاش برای ایجاد رابطه با ایران، می‌خواهد ملتها را نسبت به عاقبت ایستادگی در برابر آمریکا ناامید کند.

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 14، ص 437.
2- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 14، صص 440 و 441.
3- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 15، صص 15 و 16.
4- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 15، ص 19.
5- صحیفه امام (رحمه‌الله)، ج 15، ص 25.

منبع مقاله :
گردآوری و تدوین مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره‌ سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه‌الله)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول